در میان کوچههای خاکی و مغازههای قدیمی سیرکل سیتی، پیرمردی زندگی میکرد که همه او را با نام گان اسمیت میشناختند؛ مردی با چشمان خاکستری و نگاهی که انگار سالها داستان ناگفته در پشت آن پنهان بود.
گان اسمیت یکی از مسنترین و در عین حال مرموزترین چهرههای سیرکل سیتی بود. سالها پیش، در جوانی، او در ارتش خدمت کرده و مسئول اسلحهخانهای بزرگ بوده است. صدای فلز، بوی باروت، و جرقههای آتش حاصل از چکشکاری فولاد برایش غریبه نبود. او نهتنها در تعمیر و ساخت اسلحه مهارت داشت، بلکه روح و جان خود را با آهن و فولاد عجین کرده بود. گفته میشد که هر اسلحهای که از زیر دستانش بیرون میآمد، چیزی فراتر از یک ابزار جنگی بود؛ انگار بخشی از روح سازندهاش درون آن دمیده میشد.
پس از سالها خدمت، بالاخره بازنشست شد و به زادگاهش بازگشت. او دیگر علاقهای به جنگ و خونریزی نداشت و تصمیم گرفت زندگی آرامی در پیش گیرد؛ مغازهای کوچک باز کرد و به کارهای ساده و روزمره پرداخت. زندگیاش بیهیاهو اما آرام جریان داشت… تا روزی که تصمیم گرفت برای مدتی کوتاه به سفری بیرون از شهر برود.
اما درست در همان زمان، سایهای تاریک بر سیرکل سیتی گسترده شد. گروهی مرموز از مافیا، به رهبری پدرخواندهای بیرحم، وارد شهر شدند. آنها با خشونت و حرص، کسبوکارها را تصرف کردند، مردم بیگناه را به وحشت انداختند و با خون و آتش، شهری آرام را به جهنمی سوزان بدل کردند. وقتی گان اسمیت از سفر بازگشت، با شهری مواجه شد که دیگر هیچ شباهتی به زادگاهش نداشت. کوچهها بوی خون میداد، مغازهها غارت شده بودند، و در نگاه مردم تنها ترس و ناامیدی موج میزد.
او در سکوت، از میان خیابانهای ویران گذشت و به خانه قدیمیاش رسید. پشت در خانه، لحظهای ایستاد؛ دستان پینهبستهاش روی چوب در لرزید و در ذهنش خاطراتی کهنه بیدار شد: سالهای جوانی، روزهایی که با اسلحهها در دل میدان جنگ سروکار داشت، روزهایی که هر گلوله معنایی فراتر از مرگ داشت. قلبش سنگین شده بود، اما در همان لحظه جرقهای در وجودش روشن شد؛ جرقهای که شبیه همان آتش باروت بود.
او دیگر نمیتوانست تماشاچی باشد. سیرکل سیتی خانهاش بود و مردمش خانوادهاش. پیرمرد تصمیم گرفت دوباره کارگاه قدیمی اسلحهسازیاش را زنده کند. چراغ کارگاه روشن شد و صدای چکش و آهن دوباره در دل شب پیچید. هر بار که جرقهای از برخورد چکش با فولاد برمیخاست، انگار ستارهای تازه در دل تاریکی متولد میشد.
اسلحهها یکی پس از دیگری ساخته میشدند، نه برای جنگهای بیهوده، بلکه برای نجات شهری که در آتش مافیا میسوخت. گان اسمیت دیگر آن پیرمرد خسته و گوشهگیر نبود؛ او به اسطورهای بدل شده بود که با دستان خود افسانهای تازه مینوشت.
اکنون مأموریت او روشن بود: ساخت اسلحههایی که قرار بود در دستان مردم شهر به امیدی تازه تبدیل شوند. نبرد میان پیرمرد اسلحهساز و پدرخوانده بیرحم آغاز شده بود؛ نبردی نه تنها برای بقا، بلکه برای بازگرداندن روح و جان سیرکل سیتی بود.
در چه سناریوهایی نقش اسلحه ساز به کار می رود؟
در تمامی سناریوها، نقش گان اسمیت بدون استثناء حضور دارد و تقریباً از قابلیتهای مشابهی برخوردار است. تنها تفاوت آن است که در برخی سناریوها، مانند سناریوی پیشرفته، اسلحهساز میتواند از شب نخست نیز از توانایی خود بهرهبرداری کند. در حالیکه در سناریو اپیک در شب اول براساس کمیک اسلحه ساز مشغول ساخت اسلحه است و بیدار نمی شود.

قابلیت ها و ضعف های نقش گان اسمیت
گان اسمیت در طول سالهای خدمت خود در ارتش مهارتهای گوناگونی آموخته است. او در شب نخست بازی به ساخت اسلحه مشغول میشود و به همین دلیل در آن شب بیدار نمیشود. از شب دوم به بعد، اسلحهساز سلاحها را آماده کرده و آنها را در جعبههای ویژهای میان برخی افراد توزیع میکند.
هدف گان اسمیت از این کار، شناسایی شهروندان واقعی و رساندن اسلحه به دست آنهاست تا بتوانند در برابر دشمنان از خود دفاع کنند. با این حال، همیشه احتمال خطا در انتخاب او وجود دارد. در این میان، نقش مافیایی «سابوتر» که او نیز پیشتر در ارتش فعالیت داشته، تلاش میکند با خرابکاری، اسلحهها را از کار بیندازد و مانع موفقیت گان اسمیت شود.
کاراکتر اصلی مقابل نقش اسلحه ساز
کاراکتر اصلی در برابر گان اسمیت، خرابکار یا سابوتر است. او توانایی آن را دارد که تمامی اسلحههای ساختهشده را از بین ببرد و حتی همان سلاحها را بر ضد افرادی که به آنها مجهز شدهاند به کار گیرد. در واقع، حضور سابوتر تهدیدی جدی برای تلاشهای گان اسمیت است؛ چرا که میتواند روند دفاع شهروندان را مختل کرده و قدرت اسلحهساز را به نقطه ضعفی خطرناک تبدیل کند.
نکاتی برای بهبود بازی پلیرها در نقش گان اسمیت
کاراکتر گان اسمیت باید توجه ویژهای به گفتوگوها و جزئیات داشته باشد تا بتواند شهروندان درست را برای دریافت اسلحه انتخاب کند؛ زیرا تنها یک انتخاب نادرست کافی است تا سلاح به دست افراد خطاکار یا دشمنان برسد و همین موضوع میتواند زمینهساز نابودی شهر و شهروندان شود.
از سوی دیگر، او موظف است نهایت دقت را به خرج دهد تا هویت واقعیاش افشا نشود؛ چراکه در صورت آشکار شدن هویت او، سابوتر و پدرخوانده فرصت خواهند یافت دست به خرابکاری زده و مانع شلیک یا اثربخشی اسلحهها شوند.
بنابراین، اسلحهساز باید با هوشمندی کامل، هم در شناسایی افراد درست و هم در رساندن سلاح به آنها کوشا باشد. او با بررسی دقیق وضعیت کلی بازی و اتخاذ تصمیمهای حسابشده، کلید پیروزی شهروندان را در دست دارد.


